سلطان طوس

سلطان طوس


ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

خاموش کن صدا را، نقاره می زند طوس

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

آنجا که خادمینش از روی زائرینش

گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

خورشید آسمان ها در پیش گنبد او

رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس

رؤیای ناتمامم ساعات در حرم بود

باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا

زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس

-سید حمید رضا برقعی-
سید حامد واحدی سید حامد واحدی     20 آذر 1394